این بیماری علاوه بر درختان بزرگسال ،نهالستانهای هلو را نیز به شدت مورد حمله قرار داده و خسارت هنگفتی وارد می سازد.در اثر فعالیت قارچ پوشش سفید نمدی روی دو سطح برگ ظاهر شده و فعالیتهای حیاتی برگهای آلوده کاهش یافته و یا بکلی مختل می گردد.تعدادی از برگها نیز زودتر از موقع می ریزند.اختلال در عمل حیاتی برگها و خزان زودرس آنها موجب می شود که درخت نتواند مواد غذایی لازم برای ذخیره و تشکیل جوانه های سال بعد را تأمین کند.
علائم این بیماری
علائم بیماری را در تمام مدت سال روی درختان آلوده می توان مشاهده کرد.اوایل بهار چند هفته پس از باز شدن برگها تا اواخر تابستان نشانه های بیماری روی برگ ،میوه و سرشاخه ها کاملاً مشهود است.حدود 4 هفته پس از باز شدن شکوفه ها لکه های کوچک بی شکل سفیدی در سطح بالایی و گاهی زیری برگها دیده می شود که 2-3 روز بعد توسعه یافته و به تدریج در این محلها برجستگی و یا فرورفتگی پیدا می شود.برگها اغلب چین دار شده و مانند آن است که رگبرگ اصلی کوتاه شده باشد.برگهای جوان زودتر و بیشتر مبتلا شده و بندرت ممکن است که برگهای پیر آلوده شوند.خسارت بیماری بیشتر ،در حالتی است که میوه مورد حمله واقع شود زیرا با تشکیل لکه های سفید نمدی روی میوه ارزش میوه و بازارپسندی آن تقلیل می یابد.اگر میوه هنوز سبز رنگ باشد لکه سفید و چنانچه متمایل به قرمز باشد لکه حاصله غالباً زرد چرکین به نظر میرسد.قسمتهای لکه دار میوه سفت و چرمی شده و از رشد طبیعی باز می ماند و در نتیجه میوه بدشکل می شود.قطر لکه ها روی میوه از چند میلیمتر تا چندین سانتیمتر متغیر است و گاهی لکه ها تمام یا نصف سطح میوه را اشغال می کند و به ندرت میوه در محل لکه ترک بر می دارد.نشانه های بیماری در اوایل بهار ابتدا روی برگ های جوان سرشاخه ها ظاهر می شود و در واقع خود سرشاخه در این موقع کمتر مبتلا می شود.ولی در اواخر بهار از یک طرف تعداد زیادی از برگ ها پیر و مقاوم شده و از سوی دیگر شدت بیماری به حداکثر خود رسیده است.سرشاخه ها مورد حمله قرار می گیرد و از یک قشر نازک نمدی شکل که اجتماعی از ریسه های درهم پیچیده عامل بیماری است پوشیده می شود.رنگ این قشر اول سفید و سرانجام به رنگ قهوه ای در می آید.شاخه های مبتلا اغلب باریک و ضعیف و جوانه ها کوچک می ماند.
عامل بیماری
عامل بیماری سفیدک سطحی هلو قارچی است به نام :
Sphaerotheca pannosa var persicae و شکل کنیدی دار و غیر جنسی آن Oidium Leucoconium نام دارد.ریسه های آن بند بند و منشعب بوده و در سطح میزبان مستقر می گردد.به طور کلی گونه های خانواده Erysiphaceae جزء انگلهای اجباری بوده و نمی توان آنها را روی محیط کشت مصنوعی کشت داد.
چرخه بیماری
قارچ عامل بیماری زمستان را به صورت ریسه در جوانه های در حال خواب میزبان بسر می برد.ریسه قارچ موجود در جوانه ها که در زمستان دارای زندگی کند می باشد ،در اوایل بهار به محض مساعد شدن شرایط جوی و جریان شیره گیاهی زندگی خود را آغاز می کنند و در مدت کوتاهی تشکیل کنیدی بر می دهد.کنیدی بر قارچ سفیدک هلو پایه کوتاهی است شبیه ریسه قارچ که به طور مایل از ریسه اصلی خارج شده و انتهای آن زنجیری از کنیدی قرار دارد.کنیدی بزرگترین یاخته زایشی در سفیدکها است که با قرار گرفتن روی یکی از اندامهای میزبان و استقرار آن در شرایط مرطوب جوانه زده و لوله زایا از گوشه ای از آن خارج می گردد که در انتهای آن آلت چسبنده ای به وجود می آید که به وسیله آن لوله نافذی وارد یاخته بشره میزبان کرده و کم کم شکل مخصوص به خود را پیدا می کند.ریسه های قارچ در این مرحله به طور غیر منظم و سریع رشد کرده و لکه های اولیه سفیدک را به وجود می آورد.این دوره در گرمای 20-22 درجه سانتیگراد بسته به سن برگ از 6-10 روز طول می کشد .چون میوه در مدتی کوتاه و تقریباً همزمان تشکیل می گردد.دوره حساسیت آن نیز محدود است در صورتیکه برگ به طور تدریجی و در تمام فصل رشد ظاهر می شود.یک دوره زندگی غیر جنسی قارچ که عبارت است از پیدایش کنیدی ،آلودگی ،تولید کنیدی بر و سرانجام تشکیل کنیدی جمعاً 5-6 روز طول می کشد.بنابراین در فصل بهار و تابستان ممکن است به دفعات این دوره تکرار شود و به همین نسبت دامنه انتشار و شدت بیماری نیز بیشتر خواهد بود.در پایان این مرحله قارچ وارد مرحله تولیدمثل جنسی می شود که اندام آن کلیستوتس است که با تشکیل آن دوره زندگی قارچ تکمیل می گردد ولی معمولاً تشکیل آن روی درختان بارآور همیشگی نمی باشد.
مبارزه
سفیدک سطحی هلو را با روشهای زراعی و شیمیایی می توان کنترل نمود.لیکن مؤثرترین و بهترین راه همان مبارزه شیمیایی می باشد.در امر مبارزه زراعی عوامل حاصلخیزی خاک ،واریته مقاوم و هرس درخت را می توان مورد توجه قرار داد.شدت بیماری تقریباً رابطه مستقیم با میزان رشد گیاهی و شادابی درخت دارد.با توجه به اینکه ازت در افزایش رشد و شادابی اندامها تأثیر دارد بنابراین هر چقدر میزان آن در خاک بیشتر باشد به همان اندازه بافت گیاه اسفنجی شده و نسبت به سفیدک حساس تر می گردد.هرس مناسب و به موقع 10%-20% از شدت بیماری می کاهد.با قطع شاخه های زیادی و تابش مستقیم آفتاب تعداد زیادی از جوانه های آلوده بدینوسیله از بین می رود.نکته قابل توجه در امر مبارزه شیمیایی تشخیص زمان سمپاشی است و چنانچه پوشش آردی روی برگها تشکیل شود کار مبارزه دیگر مشکل خواهد شد.بهترین زمان سمپاشی ،زمانی است که گلبرگهای درخت ریخته و میوه تشکیل شده باشد.حداقل 3 نوبت و حداکثر 7 نوبت سمپاشی با سمومی مانند کاراتان و توپاس به فاصله 10 روز علیه بیماری توصیه می شود.